میر قلمی ،امروزبیشتر میرهست تا قلمی .پرپروک مغازه کوچکی بود در یکی از فرعی های سعادت آباد که توش هفت هشت نفر جا می شدند. پشت میزش می نشست تا فس و فس پیتزا ها آماده بشن از خودش می گفت و از مشتریها می پرسید. بعد تر ها باید برای نشستن رو نیمکتها پشت در صف می ایستادیم و غذا را با آژانس تا یوسف آباد و نیاورون می فرستاد.
میر قلمی مدل حاج آقا یی نیست. اما چند وقت پیش بود که حاج آقایی مغازشو بست. استشهاد محلی جمع شد که مشتریها فسق و فجور می کنند در ماشینهایشان. کسی از دیوار پرپروک بالا نرفت میر قلمی هم از دیوار کسی بالا نرفت اما جلوی کسبش دیوار کشیدند. طول کشید اما خرده خرده ترک افتاد بر این دیوار. حضوری غذا نداد جزقیمه در روز عاشورا و تاسوعا.چند تا نگهبان محله هم استخدام کرد تا مشتریها را کیش کنند پایین چهارراه. شک نداشته باشید هرکسی جلوی شهر داری دنبال جای پارک می گرده قطعا" شکمش از زیر شکمش افراشته تره و جایی برای چشم چرونی وکلاس گذاشتن وجود نداره.
مدتی بعد از اینکه اماکن مغازه میر قلمی رابست شعبه دیگری در محمودیه افتتاح شد با برتولی که در بخشایش نبود. دیشب هم یکی دیگر در گیشا. مشتریهای شعبه جدید شاید همان مشتریهای قدیمی اند اما برای روشنی چشم خودشون و حاج آقا ها با لباس دیگه به محمودیه می روند.
میر قلمی مثل ما دو دست داشت که به زانوش گرفت. ترجیح داد که به زانوش بذاره تا روی کول مردم . پاشو همون قدر جلو برد که پای عقبی بتونه نگهش داره . آهسته و پیوسته خمیر پیتزاشو مالید و نه پاچه های شل پاچه ورمالیده ها رو. میر قلمی بچه مختاریه .بور نیست و سبزه است .روزی که مغازش روبستند کبود بود جای سبزه. چشمهای رنگی نداره. کچل نیست موهاشو هم دم اسبی نمی کنه. برای همین کمتر می شناسنش . براش هورا نمی کشند.ازش امضا نمی خوان. عکسش روی جلد مجله نیست.میر قلمی پیتزا درست می کنه. پیتزا هاشو دوست دارم مشتریهای دیگه هم با من هم عقیده اند. پیتزا غذای لوکس نیست. غذای طبقه متوسط. خودش متوسط بود. قیمتش را متوسط حفظ کرد تا پاریس نباشه.
وقتی هایدا ، پرپروک ، آیس پک ، هاکوپیان ، هات چاکلت یا صنعتی تر مهرام رشد می کنند بدون اینکه دزد باشند . وقتی برند می شوند اما رانت دولتی وجود نداره . وقتی کسی از سر بد حالی جلوی کسبشون دیوار می کشه اما مثل عشقه از دیوار بالا می روند دلم می خواد تمام قد وایسم و براشون و ثروت و شغلی که ایجاد می کنند هورا بکشم. زنده باد قهرمانی که قویترین مرد جهان نیست اما همت می کند که ده نفر لقمه ای برای به دهان گذاشتن داشته باشند.
میر قلمی مدل حاج آقا یی نیست. اما چند وقت پیش بود که حاج آقایی مغازشو بست. استشهاد محلی جمع شد که مشتریها فسق و فجور می کنند در ماشینهایشان. کسی از دیوار پرپروک بالا نرفت میر قلمی هم از دیوار کسی بالا نرفت اما جلوی کسبش دیوار کشیدند. طول کشید اما خرده خرده ترک افتاد بر این دیوار. حضوری غذا نداد جزقیمه در روز عاشورا و تاسوعا.چند تا نگهبان محله هم استخدام کرد تا مشتریها را کیش کنند پایین چهارراه. شک نداشته باشید هرکسی جلوی شهر داری دنبال جای پارک می گرده قطعا" شکمش از زیر شکمش افراشته تره و جایی برای چشم چرونی وکلاس گذاشتن وجود نداره.
مدتی بعد از اینکه اماکن مغازه میر قلمی رابست شعبه دیگری در محمودیه افتتاح شد با برتولی که در بخشایش نبود. دیشب هم یکی دیگر در گیشا. مشتریهای شعبه جدید شاید همان مشتریهای قدیمی اند اما برای روشنی چشم خودشون و حاج آقا ها با لباس دیگه به محمودیه می روند.
میر قلمی مثل ما دو دست داشت که به زانوش گرفت. ترجیح داد که به زانوش بذاره تا روی کول مردم . پاشو همون قدر جلو برد که پای عقبی بتونه نگهش داره . آهسته و پیوسته خمیر پیتزاشو مالید و نه پاچه های شل پاچه ورمالیده ها رو. میر قلمی بچه مختاریه .بور نیست و سبزه است .روزی که مغازش روبستند کبود بود جای سبزه. چشمهای رنگی نداره. کچل نیست موهاشو هم دم اسبی نمی کنه. برای همین کمتر می شناسنش . براش هورا نمی کشند.ازش امضا نمی خوان. عکسش روی جلد مجله نیست.میر قلمی پیتزا درست می کنه. پیتزا هاشو دوست دارم مشتریهای دیگه هم با من هم عقیده اند. پیتزا غذای لوکس نیست. غذای طبقه متوسط. خودش متوسط بود. قیمتش را متوسط حفظ کرد تا پاریس نباشه.
وقتی هایدا ، پرپروک ، آیس پک ، هاکوپیان ، هات چاکلت یا صنعتی تر مهرام رشد می کنند بدون اینکه دزد باشند . وقتی برند می شوند اما رانت دولتی وجود نداره . وقتی کسی از سر بد حالی جلوی کسبشون دیوار می کشه اما مثل عشقه از دیوار بالا می روند دلم می خواد تمام قد وایسم و براشون و ثروت و شغلی که ایجاد می کنند هورا بکشم. زنده باد قهرمانی که قویترین مرد جهان نیست اما همت می کند که ده نفر لقمه ای برای به دهان گذاشتن داشته باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر