آقا جان مریضی مامان من نه به این ربط داره که چای بی قند خورده نه به اینکه خانم سرهنگه اون موقع که مامان مشاور بوده تو مرکز تحقیقات چیز خورش کرده! به رفتن مهسا ،دوست دخترای من،کچلی بابام ، کار زیاد ، تدریس تو دانشگاه ،کاهش ذخیره صندوق ارزی، استعفای نمایندگان مجلس ششم ، نوشیدن جام زهر، کودتای 28 مرداد و دمر خوابیدن مامان بزرگم هم ربط نداره!
ژن آقا جون ژن! جن نه ژن!تورو جون عمت بیخیال شو نمخوام ببرمش پیش جن گیر! ول کن آقا!بذار زندگیمونو بکنیم! بجای ریشه یابی پیاز داغ درست کن برامون بفرست که من پیاز بدست با گریه این چشای اندازه نخودمو قد عدس نکنم!
قانون طبیعت اینه که هرکسی یه جایی افول می کنه بعدشم تموم میشه!حیف هست جاشم خیلی خالیه بابت خالی بودن جاشم همه مجازند یواشکی غصه بخورند اما مامان من خوب زندگی کرد خیلی خوب! اگه می تونید مثل اون خوب زندگی کنید!
آقا جان با ناله و زاری چیزی درست نمیشه از گرفتاریهای همدیگه کم کنیم! یه خورده تو صورت هم بخندیم بجای ماتم!لطفا" وقتی زنگ می زنید خونمون جای ابراز همدردی برام جوک تعرف کنید !همین.
پی نوشت:
روزایی که مناسبتی بوده که همیشه خانوادگی دور هم چشن می گرفتیم تغییرات مامان بیشتر از همیشه به چشم میاد و خب اشکال نداره یواشکی غصه بخوریم ولی بعدش هرکی غصه خورده باید تو صورت مامانم بخنده که یه وقتی نکنه دلش بگیره!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر