جمعه

تولد مامان

تو بهترین چیزی بودی که تو زندگیم داشتم اما خدا هرچی که به آدم میده بعدا" پس میگیره گاها" بی خبر و بی موقع

تولدت مبارک مامان

پی نوشت

بالای لب مامان سه تا موی دراز مثل مغولا در اومده بود. چندین بار تقلای من برای برداشتن اونا با موچبن با دست و پا زدنهای مامان بی نتیجه مونده بودتاامروز که ما مهمون داشتیم.صحبت تغییرات ظاهری مامان بود که گفتم سیبیلم در آورده مثل چنگیز خان بعد با سکوت همه یادم اوفتاد اسم شوهر مینا چنگیزه . خب آخه چنگیزم شد اسم

سوسن همیشه میگه کاریو که خدا بخواد میشه کاریو که زن بخواد شده مامانم و بدست دختر خاله هاشو خالم سپردمو ده دقیقه بعد شد گل بی مو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر